خلاصه ی قسمت اول فرار از زندان از فصل جدید این سریال

خوب مایکل اسکافیلد عزیز بعد از هفت سال برگشته و همه را ذوق مرگ کرده.

داستان از جایی شروع می شه که تی بگ از زندان مرخص می شه. تی بگ همون قاتل مو زرد بود که همش مایکل و داداشش باهاش می جنگیدن. براش یک نامه امده که توش عکس مایکل درون یک زندان است. تی بگ می ره این عکس را به لینکلن داداش مایکل نشون می ده. لینکلن می ره پیش سارا . سارا به تازگی با مردی ازدواج کرده و پسرش همش یاد مایکل را زنده می کنه . سارا می گه من هم دوست داشتم مایکل زنده باشه اما این درست نیست. لینکلن می ره شبانه قبر را می کنه اما جنازه ای توش نیست. تی بگ توسط دکتری عمل می شه و براش یک دست اهنی پیوند می زنن که به خوبی کار می کنه اگر یادتون بیاد لینکلن و مایکل دستش را قطع کرده بودند. یک نفر کنار ماشین لینکلن می اد و با برنامه ای ماشینش را کنترل می کنه و ماشین درون یک دره می افته که پایینش اب است. اما لینکلن زود می پره پایین. از طرفی به خانه ی سارا حمله می شه که شوهرش زخمی می شه و سارا به پلیس زنگ می زنه. لینکلن پایین نامه و عکس را پاک می کنه و اسمی می اد که اسم یک زندان توی یمن است و لینکلن می فهمه که حتما مایکل درون اون زندان است. یکی از دوستانشون که یک مرد قوی هیکل سیاه پوست بود فکر کنم اسمش ساموئل بود مسلمون شده و صحنه ی نماز جماعت خوندش را نشون می ده و اون به همراه لینکلن وارد یمن می شه. یکی دیگه از دوستاشم می اد که می گن اگر خواستیم بهت زنگ می زنیم. وارد یمن می شن ولی سوار یک تاکسی اشتباهی می شن که اون جا درگیری می شه که لینکلن و دوستش خودشون را نجات می دن و اونجا توی موبایل عکس مایکل را می بینن. زنی به اسم صبا بهشون کمک می کنه . یکی از افراد صبا می گه به شرطی می برمت توی زندان که پاسپورتت را به من بدی. پاسپورت امریکایی حکم طلا را داره و لینکلن پاسپورتش را می ده . می رن زندان و اونجا کسی به اسم مایکل نیست و بعد عکسش را نشون می دن که نگهبان می شناسش. مایکل اسکافیلد وارد می شه اما به لینکلن می گه که من تو را نمی شناسم یکم اشک هم در چشماش نامحسوس است که لینکلن قاطی می کنه و می گه مایک داری چی کار می کنی و این قسمت تمام میشه. کف دست مایکل دو تا خالکوبی هم بود که مربوط نبود چیه. نکته ی جالب اینکه در تمام پرونده ها در امریکا و در اینترنت عکس مایکل عوض شده بود و دوست لینکلن بهش می گه که به نظر می رسه که می خواد هویت گذشته اش از بین بره و به نظرش این کار خود مایکل بوده.