خلاصه 32 ایچرده یا نفوذی

سارپ و مرت وجلال با هم قدرت را دوره کردن که بکشنش. سوار ماشینش می کنن که پلیس می رسه و قدرت را بازداشت می کنه. توی زندان جلال از هرکی می خواد نمی تونه قدرت را بکشه. الیاناک یک اتاق پر از پول قدرت را پیدا کرده و با پول ها داره حال می کنه. سارپ می ره خونه ی ملک را می گرده. ملک با دوربین از خودش فیلم گرفته بود تا به سارپ و مرت بگه داداش هستند. سارپ دوربین خالی را پیدا می کنه و دنبال فیلمش است که یشیم می رسه و به جلال می گه. سارپ دوباره برمی گرده ولی جلال هم می رسه و زودتر فیلم را پیدا می کنه. نگاه می کنه و می اندازه تو زغال کباب که سارپ حرص می خوره. مرت می ره از الیاناک تحقیق می کنه که سارپ چطور وارد گروه جلال شده و بهش شک می کنه. جای قرار جلال را عوض می کنه که سارپ پلیس را به جای قبلی می کشه. مرت از دوربین نصب شده اونجا را می بینه و سارپ را تعقیب می کنه. سارپ می ره سرخاک ملک که مدیر یوسف می اد سارپ را دلداری می ده که مرت می بینه و می فهمه سارپ پلیسه