خلاصه ی قسمت اخر سریال تا سر حد مرگ با بازی انگین و فاحریه

دوستان بالاخره طلسم شکست و من موفق شدم قسمت اخر این سریال را ببینم.

تکین برای داهان شرط می گذاره که یا پسرت و یا نامزدت و عشقت سلوی. ظاهرا تکین عاشق سلوی شده  ویک عکس بزرگ از سلوی داشت توی اتاقش و برای این کار تکین سه روز به داهان وقت می ده و داهان با سلوی و پسرش می ره و مادر و خواهرش با دیدن بچه ی داهان شوکه می شن. مادر داهان به سلوی یک حلقه می ده و می گه که داهان خیلی کشش می ده و تو ازش خواستگاری کن و بعد یک خاطره از اینکه چطور حلقه به دستش رسیده را می گه. سلوی خجالت می کشه که خواستگاری کنه اما در نهایت تصمیم می گیره که این کار را بکنه. داهان را به خانه ای دعوت می کنه و از طرفی داهان هم می خواد بهش حلقه بده که صدای شلیک از بیرون می اد که مشخص می شه تکین است. تکین می گه سه روزت تمام شد و حالا نوبت دادن سلوی است که داهان به سلوی می گه بچه را ببر قایم کن خودت هم بیرون نیا که سلوی می اد و خودش را تسلیم تکین می کنه. داهان می ره تو و حلقه ای که سلوی می خواسته بهش بده را می بینه و می بوسه و دستش می کنه. با برادر سلوی یلماز می رن سراغ اندر و بعد اندر می گه که من پسر تکین هستم و اندر را به عنوان گروگان می برن که توی راه اندر به داهان می گه که یلماز قاتل پدرته و داهان قاتی می کنه و یلماز را پیاده می کنه اما نمی کشش و ولش می کنه. افراد تکین حسابی سلوی را اذیت می کنن که داهان اسلحه را می گذاره روی سر اندر و می ره تکین را تهدید می کنه که سلوی را بکشه و در نهایت داهان هم زمان به اندر و سلوی شلیک می کنه و سلوی را بغل می کنه که برن که تکین به داهان شلیک می کنه و داهان با خداحافظی از سلوی می میره. و این قسمت با جیغ های سلوی تمام می شه. از طرفی قبل از بردن اندر ، به بریل می گن که قاتل پدرش اندر شوهرش بوده که بریل روش اسلحه می کشه که می گرن اسلحه را از دستش و می رن. خلاصه داستان به تلخی به پایان می رسد ولی از همه جالب تر شخصیت خوب و مهربان داهان بود که کمتر در سریال های ترک شاهد بودیم و مثل بقیه ی نقش اصلی ها اعصاب خرد کن نبود. طرفداران انگین توی توییتر اعلام کردن که هرگز نقش دوست داشتی داهان را فراموش نخواهند کرد.