خلاصه ی قسمت 64 اورجینال کارا سودا

ساخت وبلاگ

اول از همه نقشه ی قتل طوفان مرور می شه. نیهان و کمال باور نمی کنن که همه چیز زیر سر طوفان باشه و معتقدند که اسو نقش داشته. نیهان به اسو یک امپول می زنه و می گه قتل اوزان را اعتراف کن وگرنه تا یک ساعت می میری. کمال با مرجان می ان به اپارتمان اسو و نیهان می گه فقط ارامبخش بهش زدم. نیهان ر امی برن اداره ی پلیس اما اسو ازش شکایت نمی کنه . امیر جلوی کلانتری به دنبال نیهان می ره ولی نیهان قبول نمی کنه. زینب با امیر قرار می گذاره و مادرش تعقیبشون می کنه و زینب به امیر می گه بچه پسره و امیر یک حالت خاص پیدا می کنه مادرش می اد و می گه تو داری با هاکان عروسی می کنی و بچه ی هاکان توی شکمته که امیر می گه اشتباه فهمیدید پدر بچه منم. مادرش حسابی با زینب قاطی می کنه و می گه اون تو رو دوست نداره نگاه کن کمال برای نیهان چیکار می کنه اما اون حاضر نیست زنش را طلاق بده و تو را عقد کنه. امیر و اسو با نقشه که گورجان از کما در امده تارک را می کشونن بیمارستان که کمال می بینش و یادش می اد که بهش گفته بودن که این کارها کار تارک است. بعد مرجان می ره خونه ی کمال و به دروغ می گه جنازه پیدا شده. تارک می ره توی قبرستان در حالیکه مرجان کشیکش را می کشه ولی کمال زودتر پیداش می کنه و می گه برو. مرجان و افراد جای جنازه را پیدا می کنن. تارک به کمال می گه که به خاطر زینب من جنازه ی اوزان را به دار اویختم . کمال به زینب اطمینان می ده که تارک را لو نمی ده. از طرفی نتیجه ی پزشک قانونی می گه که درسته به اوزان سم داده شده و زینب در حال خفه کردن بوده اما علت مرگ اویزان کردن اوزان بوده و این یعنی تارک قاتله که کمال شوکه می شه. زینب می ره به دیدن امیر و می گه باید با من ازدواج کنی که امیر مسخره اش می کنه. زینب می گه که تو اخر باید با من ازدواج کنی. اونجا تارک این دو را کنار هم می بینه و امیر را می گیره و توی صندق عقب به جایی می بره . میگه کار من تمومه و من می خوام کار تو را هم تمام کنم اسلحه را رو به امیر می گیره و این قسمت تمام می شه.

mozhganfilm...
ما را در سایت mozhganfilm دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mozhganfilm68 بازدید : 580 تاريخ : يکشنبه 27 فروردين 1396 ساعت: 15:10