سریال ایرانی عاشقانه

ساخت وبلاگ

قسمت دوم عاشقانه گیسو (مهناز افشار) میگه من خواهرتم مادرم وقتی ۱۵ سال داشت بخاطر کمک به وضعیت مالی خانواده ش صیغه یه مرد خوشنام و مدرسه ساز و سن بالا به اسم حاج یونس شد مادرم نمیدونست عشق چیه رابطه با یه مرد سن بالا چیه وقتیم که کم کم داشت معنی عشق و زندگی رو میفهمید شوهرش ولش کرد بعد از یه مدت مادرم فهمید که حامله شده برای اینکه منو بدنیا بیاره روستای خودشو ترک کرد در تنهایی منو بدنیا آورد و تنهایی منو بزرگ کرد وقتی که مادرم داشت میمرد بهم گفت پدر داری و برو دنبالش منم اومدم پیش حاج یونس اون فکر میکنه میخوام زندگیتونو خراب کنم ولی من فقط محبت میخوامرضا به مطب حاج یونس میره تا بهش بگه فهمیدم یه دختر به اسم گیسو داری و غیراز محبت چیزی نمیخواد ولی از گفتنش پشیمون میشه و نمیگه حاج یونس میگه شرکتت مشکل پیدا کرده شرکتو ول کن بیا پیش خودم کار کن و ...  البته حاج یونس میفهمه رضا برای چی اومده بعدا خودش به رضا میگه میدونستم تو میفهمی رضا میگه اون فقط محبت میخواد تک و تنهاست حاج یونس میگه نه اون نباید دوروبر ما باشه رض ا میگه  غیرت داشته باش یونس یه سیلی بهش میزنه رضا میگه من تنهاش نمیذارم و میره. پیمان (هومن سیدی)برادر ریحانه شرط رالی رو به یه دختر باخته بود الان اون دختر بهش زنگ میزنه میگه میخوام

میخوام ببینمت باهات کار دارم پیمان فکر میکنه میخواد باهاش دوست بشه میگه شب توی خونه قرار بذاریم دختره آدرس رستورانو میده پیمان به قرار میره دختره میگه ایشون فرزاد فرزین خواننده مشهوره برای عروسیم میخوام یه کلیپ درست کنم فهمیدم شرکتتون توی کار تبلیغاته شما با خوانندگی فرزاد فرزین کلیپو بسازین دستمزد هم زیاد میده برای همین پیمان و فرزین قبول میکنن.پیمان قضیه کلیپو به رضا و سهیل میگه سهیل هم برای دستمزد کلیپ وسوسه شده قبول میکنه  ولی رضا قبول نمیکنه میگه کار شرکتمون تبلیغاتیه ما کارای عروسی نمیکنیم

پیمان و سهیل میگن ایندفعه رو قبول کن قرضای شرکتو بدیم رضا یه شخص مذهبیه میپرسه عروس که حجاب داره؟سهیل و پیمان میخندن میگن نمیخوایم که به همه پخش کنیم یه کلیپ خصوصیه دستمزد هم سیصد میلیونه بالاخره رضا هم قبول میکنه سهیل به مطب مامایی طوبی میره طوبی میگه برو پاپت (سگ) رو از مهد بردار و چند تا سفارش دیگه راجع به پاپت میکنه سهیل ناراحت میشه میگه این همه به این سگ توجه میکنی کاش یکم به منم توجه میکردی طوبی ناراحت میشه میگه اون سگ اسم داره اسمش پاپته

رضا با دسته گل خونه گیسو در مجتمع میره یکی از همسایه ها مسخره میکنه که اینجا خانواده زندگی میکنن از این کارا نکنین بعدا که گیسو به رضا میگه چون مجردم و تنهایی زندگی میکنم فکرای بد راجع بم میکنن رضا غیرتی میشه میره اون مرد رو کتک میزنه میگه بار آخرت باشه به خواهرم توهین میکنی گیسو خوشحاله یه برادر غیرتی مثل رضا داره که مراقبشه رضا میپرسه گیسو تحصیلات و شغلت چیه گیسو میگه دانشگاه آزاد کامپیوتر میخوندم بخاطر هزینه زیادش ترک تحصیل کردم رضا میگه بیا شرکت خودمون کار کن ولی اونجا نفهمن خواهر منی گیسو هم قبول میکنه آخه منشی قبلی رو رضا بخاطر آرایش زیادش اخراج کرده پیمانو سهیل شرکت میرن میبینن یه دختر با یونیفرم پشت میز نشسته تعجب میکنن گیسو میپرسه با کی کار دارین؟ دیروز قسمت سوم رو دیدم ولی چون شبکه نمایش خانگیه و هرقسمت رو میفروشن برای همین خلاصه قسمت سوم رو بعد از انتشار قسمت چهارم مینویسم

با تشکر از بوسه تا عشق

mozhganfilm...
ما را در سایت mozhganfilm دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mozhganfilm68 بازدید : 307 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 18:23