mozhganfilm

خدیجه طوبا بیوکستان (به ترکی: Hatice Tuba Büyüküstün) در تاریخ ۵/۸/۱۹۸۲ در استانبول متولد شد، دوران مدرسه را در همان شهر ..., ...ادامه مطلب

لیلا هازال کایا زاده ۱۰ اکتبر(ماه مهر) ۱۹۹۰ یک بازیگر اهل ترکیه است. مشخصات فردی قد: ۱٫59 م وزن: ۴۸ کیلوگرم رنگ چشم : ..., ...ادامه مطلب

خلاصه قسمت 21 سریال چکاوک عمارت نجمیه داره خودشو آرایش میکنه وحاضر می شه که ماری بهش میگه سلیم آدم خوبی نیست ..., ...ادامه مطلب

خلاصه قسمت 22 چکاوک عمارت بسیمه حسابی ناراحته وگریه میکنه وازکارش پشیمونه که پیش نجمیه میره واونم یه سری دروغ تحویلش میده ..., ...ادامه مطلب

خلاصه قسمت 23 چکاوک عمارت صبح کامران از خواب بلند میشه وبه مادرش میگه این چیه زیربالش بود؟؟بسیمه هم میفهمه برای پسرش ..., ...ادامه مطلب

با تشکر از الهه http://s3.picofile.com/file/8212004476/%C3%87al%C4%B1ku%C5%9Fu_Fahriye_Evcen_Bah%C3%A7ede_Ye%C5%9Fil_%C3%87%C4%B1nar_.webm.html , ...ادامه مطلب

با سلام خدمت دوستان عزیز این چند هفته پرشین بلاگ دچار اشکالات جدی شده بود و مدیران وبلاگ اصلا نمی توانستند ..., ...ادامه مطلب

در این دو قسمت نشان داده می شود که امیر اول دنیز را می دزده و زینب را همراهش می بره و در واقع بیهوشش می کنه و می بره. زینب می خواد با بچه فرار کنه. امیر پاش درد می کنه و به زینب می گه که برو برام از کشو دارو بیار. زینب کلید را از کشو برمیداره و با نامردی می ره. یعنی واقعا مثل چی سریع جناح عوض می کنه, ...ادامه مطلب

دستیار امیر به نام محمت دستگیر می شه. توی راه برگشت نیهان و کمال یک گروه محلی جلوشون را می گیرن وباهم می رقصن. کمال خونه را پراز شمع کرده و خلاصه نیهان را بغل می کنه و می بره تو . نیهان کمال را از اتاق بیرون می کنه و بعد تورش را روی صورتش می اندازه. کمال می اد تو و هم را می بوسن و داستان می ره فردا., ...ادامه مطلب

اول از همه بگم که بعد از مدت ها جز معدود قسمت های قشنگ و تاثیرگذار فصل دوم بود. داستان به سه روز بعد می ره و نشون می ده که اسو را به بیمارستان روانی برمی گردونن. امیر و مادرش هم می رن و اسو به امیر می گه نتونستم کار را تمام کنم. که امیر می گه چه خوب که به نیهان اسیب نزدی. اسو می گه امیر جلوی این از, ...ادامه مطلب

جرم بابای امیر ثابت می شه و به زندان می برنش. باباش به امیر می گه همه چیز را به گردن من بنداز و خودت و خواهرت را نجات بده. امیر می گه باز هم اتویی داری که من نمی دونم که باباش می گه بله فردی به اسم خلیل بوده که مسئول حمل و نقل شرکت است و ذغال سنگ و ر, ...ادامه مطلب

خلاصه سه قسمت پایانی قبل از خلاصه این سه قسمت بد نیست به موارد مهمی که فکر می کنم در خلاصه های قبلی جا مونده بود اشاره کنم رعنا خواهر هالوک با مادر واقعی ساواش دوست بود وقتی مادر ساواش ازدواج می کنه رعنا هم عاشق بابای ساواش میشه و با هم رابطه برقرار , ...ادامه مطلب

, ...ادامه مطلب

, ...ادامه مطلب

یکی از افراد امیر به دست هاکان تیر می زنه و امیر می ره نیهان را نجات می ده. نیهان هی تقلا می کنه بره تو و کمال را بکشه بیرون که هاکان کمال را می اره بیرون. مرجان می ره امیر را دستگیر می کنه. دیالوگ های مرجان و امیر خیلی بامزه است. امیر به مرجان می گه, ...ادامه مطلب